وصیت نامه شهید مرتضی بابازاده
بسم الله الرحمن الرحیم
بگذار با شمشیر بران شهادت، جبر تاریخ را ببریم. با درود بر سرور شهیدان حسین بن علی(ع)و با سلام و درود بر شهدان گلگون کفن ایران، سخنم را آغاز می کنم با سلام و درود فراوان بر خانواده مهربانم پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم. امیدوارم که حال همگی شما خوب و خوش باشد و همیشه در سر نماز به دعا گویی رهبر کبیر انقلاب امام امت خمینی بپردازید، قسم به اسلام و رسالت مقدس خدایی و جاویدانش، قسم به امام امت و فرمان منقلب کننده و معجزه آفرینش، قسم به اراده آهنین و ایمان و عرفانش، قسم بر فریاد الله اکبر پاسداران، قسم به عرق جبین رزمندگان اسلام در زیر آفتاب سوزان، قسم بر رسالت، قسم به خدا که تا آخرین قطره خون خود بر علیه دشمنان داخلی و خارجی می جنگم و از انقلاب مقدس اسلامی ایران پاسداری می کنم و تا استقرار حکومت حق و عدل در سراسر عالم و تا نابودی کامل طاغوت ها و شیاطین دست از مبارزه برنخواهم داشت. و خدای بزرگ بر آنچه می گویم شاهد است، من به سوگندی که با خویش که عهدی که با خدای بزرگ بسته ام وفادار خواهم ماند. خدایا بگذار گستاخانه در میدان شهادت بتازم. خودخواهی و مصلحت اندیشی را ابراهیم وار قربانی کعبه کنیم. بگذار غرور و تکبر را با آب خالص و خلوص و صدق و تواضع شستشو دهیم. بگذار پروانه وار به دور شمع بسوزیم و از خود دنیای ظلمت ذره را روشن کنیم. بگذار با شمشیر بران شهادت جبر تاریخ را ببریم و با خون خود ننگ هزار ساله تاریخ را بشوییم. خدایا بارالها وجودم از اشک می جوید می لرزد و می سوزد و خاکستر می شود، اشک شده ام و دیگر هیچ بر من باقی نمانده است. خدایا پروردگارا به من اجازه بده که در جبهه های نور علیه ظلمت قربانی شوم و خونم بر زمین ریخته شود و از هر قطره خون من غنچه ای بشکفد که نسیم عشق و عرفان و فداکاری از آن سرچشمه بگیرد. آرزو دارم که با روی خونین و بدن پاره پاره رسول خدا(ص)و حسین(ع)را ملاقات کنم. تا در پیشگاه خداوند و شهدا روسفید باشم اگر شهید شدم مرا در کنار شهید ایرج سورکی آزاد دفن کنید.
والسلام مرتضی بابازاده